تحقیق
تحقيق عبارت است از آگاهي از زمينه هاي مشكل آفرين در سازمان و شناسايي روشن و مشخص مشكلي كه به بررسي و اصلاح نياز دارد و در مراحل بعد گردآوري اطلاعات، تحليل داده ها و بررسي متغييرهاي مستقل و وابسته كه با مشكل ما پيوند دارند و ما درصدد اقدامات اصلاحي براي آن مشكل هستيم را تحقيق مي نامند.در نتيجه تحقيق فرايندي است كه به وسيله ي آن بر مشكلات پيش آمده فايق آييم.
انواع تحقيق : تحقيق به دو منظور متفاوت انجام مي شود :
- تحقيق كاربردي: هنگاميكه با هدف برخورداري از نتايج يافته ها براي حل مسايل موجود در سازمان خاصي به تحقيق مي پردازيم آن را تحقيق كاربردي مي ناميم.
- تحقيق بنيادي : اما هنگاميكه براي بهبود درك خود از مسايل به خصوصي كه در سازمان هاي بزرگ اتفاق مي افتد تحقيق بنيادي نام مي گيرد در واقع تحقيق كاربردي زير مجموعه تحقيق بنيادي مي باشد.
تفاوت عمده بين تحقيقات كاربردي و بنيادي در مديريت آن است كه تحقيقات كاربردي به طور اخص بر حل مشكلات جاري نظر دارد در صورتي كه تحقيقات بنيادي بر هدفي كلي تر مبتني بر توليد دانش و درك پديده ها و مشكلات محيطي سازمانهاي بزرگ تاكيد دارد.
فرايند تحقيق : فرايند تحقيق به طور كلي، تحقيقات كاربردي و بنيادي از چند گام تشكيل شده است كه در ذيل به آنها مي پردازيم :
گام اول :
زمينه ي كلي و قلمرو مساله : شناسايي محدوده ي مساله از طريق فرآيند مشاهده و تمركز بر مشكلات واقعي امكان پذير مي باشد. زمينه كلي مساله به كل موقعيتي اشاره دارد كه در آن نياز به تحقيق و حل مشكل وجود دارد. اينگونه مسايل اغلب مربوط مي شوند به : الف- مشكلات جاري سازمان كه بايد حل شوند. ب- جنبه هايي از سازمان در بخشهاي مختلف كه به نظر مديران بايد بهبود يابد. ج- موضوع مهم مفهومي يا نظري كه بايد براي تحقيق بنيادي و به منظور درك پديده هاي معين بررسي شود در برخي سوالات بنيادي كه يك محقق در نظر دارد به طور تجربي پاسخ آن را پيدا نمايد.
پرسشنامه ليكرت ، 0.9 يا 0.8 ضريب آلفاي كرونباخ، روايي(پايايي) متغييرها را مي سنجيم.
گام دوم-گردآوري ماده هاي اوليه ، مصاحبه و بررسي پيشينه به محقق كمك مي كند تا مساله را جزيي تر و دقيق تر تعريف نمايد و براي تشريح متغييرهايي كه احتمالاٌ بر مساله تاثير دارند نظريه اي پديد آورد. در نهايت ماهيت اطلاعاتي را كه محقق نياز دارد مي توان به سه گروه زير طبقه بندي نمود : الف- اطلاعات اوليه درباره ي سازمان ب- اطلاعات مربوط به بخش مديريت، خط مشي هاي موسسه يا سازمان و ساير جنبه هاي ساختاري و ج- نگرشها و بازتاب هاي رفتاري اعضاي سازمان، مراجعان و مشتريان. بررسي پيشينه نيز در اين گام بسيار مهم مي باشد. بررسي پيشينه عبارت است از بازنگري جامع آثار انتشار يافته يا نيافته از نوع منابع دست دوم در زمينه هاي مورد علاقه ي محقق ( منابع اطلاعاتي مي تواند دست اول يا دست دوم يا از هر دو نوع باشد افراد، گروه ها و شماري از پاسخ دهندگاني كه پژوهشگر آنها را برگزيده است تا ديدگاههاي آنها را در زمينه اي خاص جويا شود جزء منابع دست اول مي باشند.)
نمونه هاي اطلاعات دست دوم عبارتند از : سوابق، بايگاني ها، نشريات، تحليل هاي صنعتي كه مطبوعات ارائه مي كنند. اينترنت، توزيع پرسشنامه و تحليل پس از آن جزء منابع دست دوم مي باشد. هدف از كاوش پيشينه آن است كه اطمينان يابيم هيچ متغيير مهمي كه مكرراٌ در گذشته بر مساله پژوهش تاثير داشته است از چشم ما دور نمانده چرا كه احتمال دارد برخي ازمتغييرهاي مهم در مصاحبه ها مطرح نشده باشند.
2- بدان سبب كه مصاحبه شوندگان يا آن متغييرها را بسيار بديهي انگاشته اند يا قادر به بيان آن نبوده اند و يا از تاثير گذاري آنها آگاهي نداشته اند، اگر متغييرهايي وجود داشته باشند كه در خلال مصاحبه ها شناسايي نمي شوند ولي بر مساله تاثير جدي دارند در اين صورت اجراي تحقيق بدون حضور آنها بي ثمر خواهد بود و وجود آن متغييرها الزامي مي باشد.
گام سوم : بيان مسئله
محقق پس از اجراي مصاحبه هاي مقدماتي و بررسي پيشينه در وضعيتي قرار مي گيرد كه مي تواند مسئله يا مشكل را از جايگاه اوليه و گسترده آن محدودتر نمايد و موضوعات مورد نظر را روشنتر تعريف كند. نكته مهم آن است كه نحوه ي پرداختن به ادامه ي پژوهش و در واقع تمركز بر مسئله به طور روشن تعريف و مشخص شود. مسئله مي تواند وجود علاقه به يك موضوع باشد كه يافتن پاسخهايي درباره آن به بهتر شدن يك وضعيت كمك مي كند و از اين رو شايسته است مسئله را هر گونه وضعيتي بدانيم كه در آن شكافي ميان حالت موجود و حالت مطلوب وجود دارد.
نكته حائز اهميت آن است كه علايم و نشانه هاي مسايل را به منزله ي مسئله واقعي بيان نكنيم و در واقع تعريف يا بيان مسئله يك اظهار يا جمله اي روشن ، دقيق و مختصر درباره ي موضوعي است كه براي يافتن راه حل يا پاسخ آْن قرار است مورد بررسي قرار گيرد.
گام چهارم : چارچوب نظري
يك الگوي مفهومي است مبني بر روابط تئوريك ميان شماري از عواملي كه در مورد مسئله پژوهش، با اهميت تشخيص داده شده اند به طور خلاصه چارچوب نظري از پيوندهاي دروني ميان متغييرهايي كه در پويايي موقعيت مورد بررسي نقش دارند گفتگو مي كنند در واقع چارچوب نظري چيزي نيست جزء تعيين شبكه ي روابط موجود ميان متغييرهاي مرتبط با يك مسئله. پس لازم است بدانيم كه يك متغيير چيست و انواع آن كدام است؟
*مقدمه جدا بايد باشد.
*چكيده بايد جدا باشد.
*ازچكيده مقالات ديگران پيشينه ي تحقيق خود را مي نويسيم.
مثال : (كريمي در سال 93 در تحقيق با موضوع …. به بررسي الگوي … نتيجه گيري هم اين شده است)
متغيير : متغيير شامل هر چيزي است كه بتواند ارزشهاي گوناگون و متفاوت بپذيرد كه اين اعداد و ارزشها مي تواند در زمانهاي مختلف براي يك شخص يا يك چيز متفاوت باشد يا اينكه در يك زمان براي اشخاص يا چيزهاي مختلف تفاوت داشته باشد.
Y=a1X1+a2X2+…+anXn+e0
Y : متغيير وابسته
X1 وX2 و … Xn : متغيير مستقل
e0 : جزء خطا
جزء : يك سري عوامل غير قابل پيش بيني در متغييرها هستند كه ممكن است از ديد پژوهشگر پنهان يا مخفي مانده باشد. بنابراين جزء خطا را در نظر مي گيريم.
QD=F(P,Px,R,T)
QD : تقاضاي كالا
P : قيمت خود كالا
Px : قيمت ساير كالاها
R :”درآمد افراد
T : سليقه، ترجيحات، انتظارات
انواع متغييرها
متغيير مستقل : متغيير مستقل ، به گونه اي است كه به طور مثبت يا منفي بر متغيير وابسته اثر مي گذارد. هر مقدار افزايش در متغيير مستقل روي دهد در متغيير وابسته افزايش يا كاهش روي خواهد داد.
متغيير وابسته : هدف پژوهشگر ، توصيف يا پيش بيني تغيير پذيري متغيير وابسته مي باشد.به بيان ديگر همان متغيير اصلي است كه به منزله ي يك مطلب قابل پژوهش جلوه مي نمايد. در واقع با تحليل متغيير وابسته مي توان براي حل مسئله به پاسخهايي دست يافت.
متغيير مداخله گر : متغيير مداخله گر از زماني كه متغيير مستقل به جريان مي افتد تا بر متغيير وابسته نفوذ نمايد و تا زمان اين تاثيرگذاري ظاهر شود بحث از متغيير مداخله گر به ميان مي آيد.
در واقع متغيير مداخله گر زماني كه در حالت بحران به سر مي بريم (سيل،زلزله،تحريم،…) براي آنكه تاثير متغيير مستقل بر وابسته سنجيده شود از متغيير مداخله گر استفاده مي شود.
Y=a1X1+a2X2+…+anXn+G+e0
گام پنجم : تدوين و تنظيم فرضيه
پس از ترسيم چارچوب نظري بايد به كمك آزمون دريابيم كه آيا روابطي كه بر پايه ي نظريه اي معين بيان شده اند واقعيت دارند يا خير؟ با آزمون اين روابط به طور علمي و از طريق تحليل هاي آماري و يا تحليل هاي غير آماري در پژوهش هاي كيفي خواهيم توانست اطلاعات معتبري را در مورد نوع روابطي كه ميان متغيرهاي حاضر در موضوع پژوهش وجود دارد بدست آوريم. در واقع فرضيه حدس و گمان عالمانه اي است درباره ي حل يك مساله و مي توان آن را به منزله ي رابطه اي منطقي بين دو يا چند متغير تعريف كرد كه به صورت جمله اي آزمون پذير بيان مي شوند.
گام ششم : طرح پژوهش
داراي اجزايي مي باشد. اجزاي پژوهش عبارتند از :
- هدف پژوهش
- نوع مطالعه
- ميزان مداخله ي پژوهشگر
- محل اجراي پژوهش و يا قلمرو مكاني
- قلمرو زماني
- اندازه گيري و روشهاي گردآوري داده ها
- تجزيه و تحليل داد ها
به تفصیل در مقالات دیگر بیان می شود.
گردآوری: میثم حسین پور
conference.ac