کتاب استراتژی اقیانوس آبی که حاصل کار بیست ساله پروفسور چان کیم و پروفسور رنه مابورنیا بود، منتشر شد و در کمتر از یک سال میلیونها نسخه از آن به چهل و یک زبان دنیا ترجمه و فروخته شد. استراتژی اقیانوس آبی نتیجه دو دهه تحقیق و مطالعه بر روی بیش از ۱۵۰ حرکت استراتژیک دنیا در بیش از ۳۰ صنعت متفاوت در طی ۱۰۰ سال گذشته است، این رویکرد بکارگیری پیروی هم زمان از دو نوع استراتژی تمایز و استراتژی کاهش هزینه می باشد. در عین حال مجموعه ای از متدولوژِها و ابزارهای مدیریتی برای ایجاد یک فضای بازار جدید و بی رقیب را در اختیار سازمانها قرار می دهد.
چانکیم و رنه موبورنه، نویسندگان کتاب انقلابی «استراتژی اقتانوس آبی) در عرصهی مدیریت و استراتژی سازمان، رویکردی بدیع را در عرصهی کسبوکار مطرح مینمایند. آن ها با انتقاد از الگوی حاکم در عرصهی تفکر استراتژیک که مبتنی بر حضور در مهلکهی رقابت، مواجه مستقیم و جاری شدن خون و نهایتاً شکل گیری اقیانوس قرمز (اقیانوسی از خون) است، فلسفه جدید و نوآورانهای را پیشنهاد مینمایند که بر مبنای آن، کسبوکار در شرایطی مسالمت آمیز، به دور از رقابتهای خونین و در پهنهی اقیانوس آبی صورت میگیرد. از آنجا که این کتاب بسیاری از مفروضات تفکر غالب در عرصهی کسبوکار را به چالش میگیرد، مطالعهی آن میتواند افقهای جدیدی را پیش روی رهبران، مدیران و استراتژیستهای سازمان قراردهد. درسهای مدیریتی بیشتر استراتژی های سازمانها برگرفته از مدلهای نظامی است که مبتنی بر مقابله و مواجه است. وقتی کسبوکارها درگیر رویارویی مستقیم میشوند، صحنهی مبارزه شلوغ میشود و همهی طرفهای درگیر با کاهش سهم بازار، کاهش رشد و افت سود مواجه میشوند. کسبوکارهایی نظیر تلفنهمراه و بیوتکنولوژی، سیسال پیش اساساً وجود نداشتند و این موارد مصادیقی بارز از اقیانوس آبی محسوب میشوند.
هدف استراتژی اقیانوس آبی، ایجاد کسبوکار در عرصهای است که قبلاً وجود نداشته و از این طریق پهنهای آرام و بیتلاطم را پیشروی ایجاد کنندگان کسبوکار نو میگذارد. برای تشخیص چنین عرصههایی، دیدبانی کلان، امری ضروری است و از اینرو است که یک سازمان هرگز نباید دیدبانی خود را برونسپاری کند. صنایع فعال در اقیانوس آبی نسبت به صنایعی که در آنها رقبا با یکدیگر مواجه مستقیم دارند، سودآورتر هستند.
استراتژی اقیانوسآبی در برابر استراتژی رقابتی
استراتژی رقابتی یا همان استراتژی اقیانوسقرمز، برای عملکرد برتر و پایدار شرکت لازم است ولی کافی نیست و شرکتها باید به مسائلی فراتر از رقابت بپردازند؛ مسائلی که برای آنها رشد و سوددهی بیشتر و بقا را به ارمغان بیاورد و این همان مفهوم استراتژی اقیانوسآبی است. استراتژیهای رقابتی فرض را بر این میگذارند که شرایط ساختاری صنایع مختلف معین بوده و این شرکتها چارهای جز رقابت با یکدیگر ندارند. در این فضای رقابتی، شرکتها سعی دارند با ایجاد مزیتهای رقابتی انحصاری خود، یا گاهی حتی با تقلید، بر رقبا فایق آیند و سهم بیشتری از بازار را از آن خود کنند. این همان بازی مجموع صفر (Zero Sum Game) است که در آن یکی برنده و دیگری بازنده خواهد بود. بنابراین رقابت یا همان طرف عرضه معادله، تعریف و تعیین متغیرهای استراتژی است، به این معنا که قیمت و ارزش با جایگزینشدن یکدیگر و ترکیبی مناسب باعث ایجاد تمایز برای شرکت میشوند، زیرا سود کل شرکتهای مشغول در یک صنعت، بستگی به عوامل ساختاری آن صنعت دارد و شرکتها بهطور معمول سعی میکنند بهجای خلق ارزش، در واقع ارزش موجود را تقسیم یا تصاحب کنند. در اقیانوسقرمز، رشد و سوددهی بهشدت محدود است و شرکتها سعی میکنند در این فضای محدود سهم خود را به دست آورند(Porter, 1980).
از سوی دیگر استراتژی اقیانوسآبی بر این فرض استوار است که محدودهها و ساختار صنعت بهطور کامل تعریف و تعیین نشدهاند و توسط بازیگران صنعت قابل بازسازی یا نوسازی هستند. فرض کنیم محدودیتهای بازار و ساختار تنها در ذهن مدیران است، آنگاه افراد دیگراندیش و عملگرا سعی میکنند که این مرزها را رهاکنند و فکر خود را آزاد بگذارند. از نگاه این افراد، تقاضای بزرگی خارج از این بازار فعلی، در جایی دیگر وجود دارد که باید به آن دست یابند. معما در اینجاست که چگونه میتوان آن را ایجادکرد. این یک تغییر مسیر ناگهانی است. تغییر از نگاه عرضه به نگاه تقاضای بازار. تغییر از یک فضای رقابتی به یک فضای نوآوری؛ به فضایی از بازار که در آن تقاضاهای نهفتهای وجود دارند که با نوآوری باید کشف شوند و ارزش ایجادکنند. این، یعنی استفاده توامان از استراتژی رهبری هزینه و تمایز. این یعنی شکستن قواعدبازی و ساختارهای کهنه و بازنویسی مجدد قواعد جدید و ایجاد ساختارهای نو. خلق ارزش در بازی جدید از راه گسترش بخش تقاضای اقتصاد به دست میآید، در این بازی مفهوم برنده-بازنده مطرح نیست و بازی از حالت بازی مجموع صفر خارج میشود و کارآفرینان عصرجدید میتوانند با شکستن الگوها و ساختارهای موجود، بینشی آیندهنگر را خلقکنند.
نوآوری ارزش زیربنای استراتژی اقیانوس آبی است. به این دلیل آن را نوآوری ارزش مینامند که شرکتها بهجای تمرکز بر مبارزه رقابتی، بر عدم توجه به رقابت متمرکز میشوند و این کار را با ایجاد ارزش برای خریداران، شرکت و پس از آن گشودن فضای جدید و بدون رقابت در بازار انجام میدهند. این مفهوم در (شکل1) نشان داده شده است. نوآوری ارزش بهطور یکسان بر ارزش و نوآوری تاکید دارد. ارزش بدون نوآوری به مفهوم تمرکز بر خلق ارزش در مقیاس بزرگ است؛ چیزی که ارزش را بهبود میبخشد اما برای بقای شرکت در فضای بازار کافی نیست. نوآوری بدون ارزش، سبب تکنولوژیگرایی، پیشگامی در بازار یا آیندهنگری میشود، که اغلب فراتر از انتظارهای خریداران است. در این حالت، باید بین نوآوری ارزش، که متضاد با نوآوری تکنولوژی و پیشگامی در بازار است، تفاوت قائل شویم.
نوآوری ارزش، تنها هنگامی روی میدهد که شرکتها نوآوری را با بهرهوری، قیمت و هزینه همسو کنند. اگر آنها در همسوسازی ارزش با نوآوری شکست بخورند، آنگاه نوآوران تکنولوژی و پیشگامان بازار هستند که از این فرصت بهره میگیرند. نوآوری ارزش، شیوه نوین تفکر در حوزه تدوین و اجرای استراتژی است که به خلق اقیانوسآبی و کنارهگیری از رقابت منتج میشود.
حرکت از اقیانوس قرمز به اقیانوسآبی
قلمرو فعلی بازار در استراتژی اقیانوس قرمز، به مثابه سرزمین و میدان جنگی است که رقبا برای تصاحب بخشی از آن با یکدیگر به نزاع میپردازند. در این رویکرد مدیریتی، عبارتهایی بر گرفته از حوزه نظامی در بخشهای کسب وکار رایج شدهاند. پس از جنگ جهانی دوم و پس از دورهای که تقاضای بازار بر عرضه فزونی داشت به دورهای رسیدیم که تقاضای بازارکم و عرضه زیادتر شد. این روند معکوس، منجر به رقابت بین شرکتها برای رشد وبقا شدهاست. فضای رقابتی سختی به وجود آمد و باعث شد استراتژی شرکتها در این دوران بر اساس افزایش سهم بازار و خارجکردن رقبا از گردونه شکل گیرد. این فضا کموبیش شکل جنگی بهخود گرفت که در آن مدیران ارشد شرکتها، همانند فرماندهان ارشد و استراتژیستهای نظامی برای کسب اطلاعات بهروز و لحظهای از دشمن (بخوانید رقبا)، تجزیه و تحلیل آنها در اتاقجنگ (بخوانید جلسه هیئت مدیره)، تصمیمهای راهبردی برای شرکت در جهت پیروزی در جنگ و شکست دشمن (بخوانید افزایش رشد و سوددهیشرکت وکسب سهم بازار بیشتر از رقبا ) اتخاذ کنند. این جنگها نتیجهای جز خونریزی و قتلعام ضعیفترها و خونین شدن اقیانوسقرمز نداشته است.
در حالی که در استراتژی اقیانوسآبی، کسب وکار در جایی انجام میشود که رقیبی نیست. قلمرو محدود نیست و در واقع سرزمین جدیدی باید خلقکرد، نه اینکه سرزمین موجود را تصاحب یا تقسیمکرد. در این استراتژی، کارآفرینان و شرکتها به ایجاد بازارهای جدید با حاشیه سود بالا تشویق میشوند. بدیهی است که این استراتژی ریسک بالایی دارد و سرمایهگذاران ترجیح میدهند با وجود حاشیه سود بالایی که این استراتژی دارد در انتخاب بین این دو استراتژی همچنان روی استراتژی قرمز تمرکز کنند. تفاوتهای اساسی این دو استراتژی در آورده شده است.
همان گونه که پیشتر عنوان شد، شرکتها به دلیل ریسک بالا و نیز هزینههای زیادی که باید درحوزه تحقیق و توسعه و نوآوری برای ایجاد تقاضا و بازارهای جدید صرف شود، ترجیح میدهند که در اقیانوسقرمز بمانند و در بازارهای موجود فعالیت کنند. ولی آن دسته از شرکتها که موفق میشوند از اقیانوسقرمز، خود را به اقیانوسآبی برسانند، چگونه این کار را انجام میدهند؟ همان گونه که بیان شد، مفهوم رنگ آبی، یعنی نوآوری و منظور از نوآوری در اینجا، یعنی خلق تقاضای جدید یا ایجاد انتخاب و جایگزینی برای مشتریان بازارهای فعلی. این نوآوری، تغییر یا تحول را به دنبال دارد. تغییر به معنی تفاوت در شکل و تحول یا جهش به معنی تفاوت در محتوا. در یک سیستم که مجموعهای از اعضا و اجزای بههمپیوسته با ارتباطهای مشخص و تعریف شده مشغول فعالیت هستند، این تغییر و تحول به چه معناست؟ گاهی شکل کلی سیستم در اثر تغییر دگرگون میشود ولی محتوا تغییر نمیکند، یعنی اجزا و ارتباطهای یک سیستم، تغییرات جزئی را خواهند داشت. در واقع مدیران امروزی بهجای تمرکز بر تجزیه و تحلیل محصولات و صنعت موجود، باید روی تحولات بنیادین و حرکتهای جهشی تمرکز کنند. برای این کار نیز باید به ابزارها و تئوریهای جدید متوسلشوند؛ ابزاری که بتواند با تجزیه و تحلیلهای آیندهنگر به نوآوری و خلق بازارهای جدید منجرشود. (مجید گلپایگانی و همکاران)
با توجه به تحولات خاص بازار ایران و محیط کسب و کار در سال ۱۳۹۵، بهترین زمان برای مدیران، کارآفرینان و کارشناسان است تا با درک عمیق مفاهیم و کاربردهای «استراتژی اقیانوس آبی» در سازمان ها، شرکت ها و کسب و کارهای خود، برنامه ریزی اساسی و جدی را برای سال ۱۳۹۵ و گام برداشتن در مسیر موفقیت بردارید. لذا مدرسه کسب و کار بن ژیوار در راستای رسالت خود و نیازی که در این برهه زمانی و فرصت ها و تهدیداتی که پسابرجام برای شرکت ها و سازمان ها ایجاد کرده یک کارگاه آموزشی با موضوع «استراتژی اقیانوس آبی» در روز جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ برگزار می نماید مدرس این کارگاه دکتر عباس سلمانپور مدیر دپارتمان علمی استراتژی و مدیریت استراتژیک مدرسه کسب و کار بن ژیوار و مدرس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و پژوهشگر مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه وزارت امور خارجه می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به http://goo.gl/zQeT1j مراجعه نمایید.
گردآوری: میثم حسین پور