نویسنده: دکتر مجتبی پیرزاد
با توجه به نگاه هلی کوپتری ما به استراتژی کسب و کار، الان باید تصویری کلی – و البته نه چندان واضح – از بحث استراتژی رقابتی در ذهن دوستان خوب متممی باشد. در درس قبلی «تلاش برای رسیدن به پایین ترین قیمت تمام شده» را به عنوان یک استراتژی رقابتی – از دیدگاه مایکل پورتر – مورد بررسی قرار دادیم و در این درس، میخواهیم به استراتژی تمایز یا Differentiation Strategy بپردازیم.
مایکل پورتر، در کتاب استراتژی رقابتی خود، استراتژی تمایز را به این شکل تعریف میکند:
استراتژی تمایز یعنی اینکه یک شرکت، محصول یا خدمتی را ارائه کند که آن را در سطح صنعت، منحصر به فرد بدانند. این منحصر به فرد بودن ممکن است در طراحی، تصویر ذهنی برند، تکنولوژی، امکانات و قابلیتها، خدمات مشتریان، شبکه فروش یا شبکه توزیع و یا سایر ابعاد دیگر باشد.
بنابراین، از میان برندهای بین المللی، شاید بتوان کترپیلار را به عنوان نمونه استراتژی تمایز در شبکه خدمات در سراسر جهان، بنز را به عنوان مصداق استراتژی تمایز در تصویر ذهنی برند، اپل را به عنوان نمونه قطعی استراتژی تمایز در حوزه طراحی و گوگل را به عنوان مصداق استراتژی تمایز در پیشتاز بودن و آینده نگری، مون بلان و دوپون را به عنوان نمونههای استراتژی تمایز در تصویر ذهنی برند نام برد.
مایکل پورتر، همچنین به بحث دیوارهای ورود اشاره میکند و توضیح میدهد که همانطور که استراتژی پایین ترین هزینه در تولید، دیوارهای ورود به صنعت را بلند میکند و ورود رقبای دیگر را دشوار میکند، استراتژی تمایز هم ارتفاع دیوارهای ورود را افزایش میدهد. اما شیوه عملکرد این دو استراتژی با یکدیگر متفاوت است.
استراتژی تمایز، باعث میشود که میزان وفاداری مشتریان به برند یا محصول، افزایش یابد و کمتر به قیمت حساس باشند. همچنین در استراتژی تمایز، حاشیه سود میتواند افزایش پیدا کند و این وضعیت فشار بیش از حد برای کاهش قیمت تمام شده را کم میکند. مجموعهای که استراتژی تمایز را انتخاب میکند، قدرت چانه زنی بهتری با تامین کنندگان خود خواهد داشت (الان چند شرکت را میتوانید تصور کنید که حاضرند، برخی قطعات اپل را حتی به رایگان تامین کنند؟).
سه برند یا محصول داخلی یا خارجی را که شما فکر میکنید استراتژی تمایز را انتخاب کردهاند معرفی کنید و توضیح دهید که آنها را در چه حوزه یا حوزههایی متمایز میدانید.
دقت داشته باشید که برند متمایز و محصول متمایز فرق دارند. تقریباً عموم مردم، برند بنز را یک برند متمایز میدانند اما مثلاً ممکن است برخی کلاسهای بنز مثلاً کلاس C را متمایز ندانند.
عکس این مطلب هم درست است. ممکن است سالاد یک رستوران، کاملاً مصداق استراتژی تمایز باشد. اما کل رستوران برند متمایزی نداشته باشد.